شاید این جمله رو از جیم ران (Jim Rohn) شنیده باشین که میگه “اوضاع و احوال شما میانگین اوضاع و احوال پنج نفری هست که بیشترین زمان را باهاشون میگذرونید” (جمله اصلی این هستش: You are the average of the five people you spend the most time with)! البته این جمله موافقان و مخالفین زیادی …
یکی از سریالهایی که دنبال میکنم اسمش هست SUITS؛ یک سریال آمریکایی با امتیاز خیلی بالا و با فضایی که من خیلی دوست دارم. محوریت داستان توی فضای یک شرکت به اصطلاح خدمات حقوقی میچرخه و یک کاراکتر اصلی داره به اسم Harvey Specter که یک وکیل کار درسته و عملا هرجا که پرونده پرچالشی پیش میاد میدن به این! توی شرکت اصطلاحا به کار جمع کن معروفه 😀 طبیعتا خب خود این کاراکتر هم یک آدمیه با اعتماد به نفس خفن و کلی خاطرخواه توی شرکت و اینور اونور! (این کاراکتر محبوب منه، فکر کنم باهاش همزادپنداری میکنم)
فکر کنم حدود ۱۰-۱۲ سال پیش بود که برای اولین بار قرار بود برم غواصی! طبیعتا غواصی تفریحی و اونم توی جزیره کیش 🙂 از قبل ذهنیت خاصی نسبت بهش نداشتم و کاملا اتفاقی با همسرم و دوستانی که همراهشون بودیم تصمیم گرفتیم که غواصی رو تجربه کنیم.
راستش خیلی وقته که چند خط از این مطلب را نوشته بودم اما تکمیل کردنش خیلی زمان برد، هم بخاطر اینکه این چند هفته خیلی گرفتار بودم و هم بخاطر اینکه میخواستم اونجوری بنویسم که توی ذهنم پرورشش داده بودم! اما این دو سه روزه اینور و اونور چندتا مطلب خوندم مثل این بحث تعدیل …
مدت خیلی زیادی میشه که این سئوال توی ذهنمه و همیشه بهش فکر میکنم! تا حالا برای چیزی جنگیدم؟ خودم هم خیلی درست نمیدونم اما توی خاطراتم که مرور میکنم میبینم ظاهرا که نه! خدا رو شکر اغلب اون چیزهایی که میخواستم رو با یک تلاش نسبی و متعارف به دست اوردم و دلم راضی …
نوشتن این نوشته دو سه هفته است که طول کشیده اما حقیقتش موضوعش سالهاست که توی ذهنم میچرخه! موضوعش هم خیلی ساده است، مرگ، مردن، از دنیا رفتن! جرقه نوشتن در رابطه با این موضوع و دغدغه هام هم متاسفانه بعد از همین سانحه اخیر پرواز یاسوج و فوت شدن چهار نفر از بچه های …
راستش الان که این نوشته را می نویسم خیلی شاکی هستم! البته شاید بهتره بگم خیلی وقته که شاکی هستم، فکر کنم چند ماهی میشه که جدی شده 🙁 موضوع کلی این نوشته ام رو شاید بشه به مبحث “مسئولیت اجتماعی” ربط داد؛ البته واقعا فقط این نیست و کلی خرت و پرت دیگه هم …
چند هفته ای میشه که فرصت نشده اینجا چیزی بنویسم! البته مثل همیشه کلی عنوان نوشتم که بیام و “سر فرصت” تکمیلشون کنم اما خب این سر فرصت هیچ وقت پیش نمیاد! 🙁 تعریفمون از سر فرصت کِیِه؟ باید چه شرایطی به وجود بیاد که فکر کنیم الان وقته یک کاریه!؟ خودم همیشه با این …
توضیح اولیه: این نوشته یک جورایی ادامه چند تا نوشته قبلتر هستش که البته عناوینشون هیچ ربطی به هم ندارن اما اگه اون نوشته را نخوندین و حوصله هم دارین، توصیه میکنم که اول اون مطلب رو بخونید (دوستی، عشق، تجربه و فیلم!). این نوشته، یک مقدمه کوچولو داره و اون هم اینکه کمی طولانیه …
اسفند پارسال بود که یک مطلب یک پاراگرافی با همین عنوان اینجا نوشتم! قرار بود تکمیلش کنم که تا الان نشده بود. نوشته بودم که اگر از زمانهای با کیفیت برای انجام کارهای ارزشمند استفاده نکنید، بعدا مجبور میشین از زمانهای بی کیفیت برای انجام اونها استفاده کنید. اون موقع شرایطی بود که کارهام خیلی …